در گفتوگوی روزنامه «ایران» با قائم مقام بنیاد ملی نخبگان مطرح شد:
تشریح طرحهای بیستگانه بنیاد برای پرورش استعدادهای برتر و نگهداشت نخبگان/تربیت هزار دانشمند علوم پایه در 10 سال آینده
دکتر ناصر باقریمقدم قائممقام بنیاد ملی نخبگان در گفتوگویی با روزنامه ایران به تشریح طرحهای این بنیاد در راستای شناسایی و پرورش نخبگان، نگهداشت آنها در کشور و کمک به ارتقای جایگاه شغلی و اجتماعی آنها پرداخت.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان به نقل از روزنامه ایران، با توجه به جمعیت هشتاد و پنج میلیون نفری کشور، اگر ما از هر هزار نفر یک نفر را نخبه بدانیم، 85 هزار نخبه و اگر از هر 100 نفر یک نفر را نخبه بدانیم، هشتصد و پنجاه هزار نخبه در کشور وجود دارد. یکی از سیاستهای سند نخبگان که مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است، حرکت از عالی محدود به سمت خوب گسترده است
شناسایی، پرورش و جذب نخبگان در هر کشوری از امور مهم است از این جهت که میتوان بخش مهمی از پیشرفت کشور را بر پایه این تواناییها پیش برد. از سوی دیگر نگهداشت این نیروها که عموماً تا سطح تحصیلات عالی در کشور تحصیل میکنند اهمیت دارد. یکی از مهمترین بنیادهایی که این مسئولیت را به عهده دارد بنیاد ملی نخبگان است. با دکتر ناصر باقریمقدم قائممقام بنیاد ملی نخبگان گفتوگویی داشتیم تا درباره طرحهای این بنیاد برای شناسایی و پرورش نخبگان و همچنین نگهداشت آنها در کشور و کمک برای ارتقای جایگاه شغلی و اجتماعی آنها آشنا شویم.
دکتر باقری مقدم دارای دکترای مدیریت تکنولوژی سیاستگذاری علم و فناوری دانشگاه علامه طباطبایی است. در کارنامه اجرایی او ریاست اتاق فکر سیاستگذاری فناوری وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، قائممقامی دبیر ستاد نقشه جامع علمی شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاون پژوهش و فناوری مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، معاون سیاستگذاری ستاد راهبری اجرای نقشه جامع علمی کشور در شورای عالی انقلاب فرهنگی و ریاست مرکز شبکه ملی سیاست پژوهی علم، فناوری و نوآوری مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور به چشم میخورد.
آقای دکتر باقری در مورد اهداف و جهتگیریهای بنیاد ملی نخبگان در دوره جدید برای ما بگویید؟
ما فکر میکنیم که گام دوم انقلاب اسلامی در چهل سال آینده بیشتر از هر چیزی به نیروی انسانی نیاز دارد. خب طبیعتاً بنیاد ملی نخبگان این وظیفه را دارد که افراد نخبهای را تحویل جامعه دهد، البته افراد تا مرحله نخبگی باید سالها ممارست کنند و تا قبل از این مرحله، ما به آنها عنوان مستعد را اطلاق میکنیم، یعنی کسی که استعدادی دارد و بعد به مراحل نخبگی و... میرسد. به همین لحاظ اگر نگاه زنجیرهای داشته باشیم، ما دوران قبل از دانشگاه (دانشآموزی) و دانشجویی و بعد از دانشگاه را با تعدادی از طرحهای مختلف پوشش میدهیم که این طرحها شامل شناسایی نخبگان، توانمندسازی آنها و ایجاد اثربخشی برای آنان در جامعه است که طبیعتاً هرچه به انتهای زنجیره (بخش پسادانشگاهی) نزدیک میشویم، طرحهای توانمندسازی بیشتر میشوند. تعداد این طرحها حدود 20 عدد است که در یک کتابچه جمعآوری شده است، البته ما تفکیکی بین نخبگان داخل و خارج از کشور نداریم. هرایرانی که استعداد و بهره هوشی داشته باشد، تلاش کند و برای کشور کار کند از نظر ما نخبه است؛ البته طبیعتاً ما برای بازگشت نخبگانی که خارج از کشور هستند، برنامههای جداگانهای داریم، اما برای عزیزان داخل کشور ارزش بسیاری قائل هستیم و از ایشان پشتیبانیهای لازم را انجام میدهیم.
در راستای شناسایی نخبگان در این دوره چه اقداماتی در دست اجرا است؟
در حوزه شناسایی، ما شیوه نامههای دقیقی داریم که استعدادهای برتر کشور را بشناسیم. بعد از این مرحله، بهدنبال توانمندسازی این نخبگان هستیم. هریک از این نخبگان، در یک یا دو حوزه ممکن است توانمند باشند اما در سایر حوزهها نیاز به توانمندسازی وجود دارد. برای مثال نخبگان صنعتی ما عموماً باید در حوزههای مدیریتی وکسب و کار توانمند شوند و بتوانند توانایی خود را در حوزه فنی و مهندسی تبدیل به محصول کنند. در مرحله سوم هم همانطور که عرض شد، با ایجاد زیرساختهایی مثل کمک به ایجاد شرکتهای دانش بنیان و اشتغال نخبگان در بخش دولتی و دانشگاهها، درصدد نزدیک کردن نخبگان به دایره اثربخشی هستیم. در حوزه مأموریت اول ما که آن را بهعنوان تأمین نیروی انسانی نخبه برای گام دوم انقلاب تعریف کردهایم، در مقطع پنج سال آینده، تمرکز روی تأمین نیروی انسانی نخبه در حوزه اقتصاد دانشبنیان است چون در پنج تا ده سال آینده به نظر میرسد که براساس رهنمودهای رهبر معظم انقلاب تمرکز کشور برای تحقق گام دوم انقلاب اسلامی روی اقتصاد دانش بنیان خواهد بود. اما در درازمدت، برای نخبگان علوم پایه که نیاز قطعی کشور هستند هم برنامههای متنوع و جداگانه داریم. این مسأله نیز جزو تأکیدات رهبر معظم انقلاب بوده که علاوه بر کسانی که هم اکنون توانایی خلق ارزش دارند، کسانی که در سالیان آینده میتوانند با درنوردیدن لبههای دانش کشفیات جدید داشته باشند یا در حوزه علوم انسانی دست به نظریهپردازی بزنند هم مورد حمایت ما باشند.
در این فضای نخبگانی چقدر شناسایی نخبگان علوم انسانی برای شما مهم است؟
از زمان آغاز مأموریت تیم جدید در بنیاد یعنی از ابتدای سال، هر دو مسأله مذکور را با توجه به بیانات رهبری در دستورکار قرار دادهایم. همانطور که میدانید بهدلیل نبود شغل مناسب، اغلب برگزیدگان المپیادی ما، در کنکور رشتههایی را انتخاب میکنند که بازار کار بهتری دارند مثل کامپیوتر و... همینطور رتبههای یک تا صد کنکور (اعم از ریاضی، تجربی، انسانی و فنی) به سراغ رشتههایی میروند که شغل بهتری دارند و این یکی از مشکلات کشور است. خب ما در حوزه علوم پایه رشتههای مهمی داریم که امروز، بازار کار خوبی ندارند؛ مثل خود رشته ریاضیات و فیزیک، فلسفه، جامعهشناسی و...
از اینرو در بنیاد برای استعدادهای برتری که رتبههای یک تا صد کنکور یا برگزیدگان المپیادها هستند، طرحی داریم که مقرر کردیم به شرط انتخاب این رشتهها، ایشان را تا مقطع دکتری مورد حمایت قرار دهیم و حتی برای بعد از آن هم اگر شخص بهعنوان عضو هیأت علمی یا پژوهشگر مشغول کار نشد، تا چند سال به شرط انجام فعالیتهای علمی و تحقیقاتی به او حقوق پرداخت خواهیم کرد تا دغدغه شغل نداشته باشد. خوشبختانه، امسال با این طرح 43 نفر از برگزیدگان المپیادها، وارد رشتههای علوم پایه شدند که این اتفاق خوبی است و ان شاءالله سال آینده بتوانیم آن را به 200 نفر افزایش دهیم. ما اسم این طرح را گذاشتیم تربیت هزار دانشمند جوان علوم پایه در ده سال آینده که البته این کمکها به شرط پویایی علمی فرد و ماندن در مسیر علمی است چراکه در بنیاد بهدنبال کمک بیجهت نیستیم، بلکه شخص باید تلاش نخبگانی نشان دهد که این کمکها را دریافت کند و اگر بخواهد بعداً ثمرات این کمکها را به کشور نرساند (برای مثال به خارج از کشور مهاجرت کند) باید هزینههای انجام شده را برگرداند؛ چراکه هدف از پرداخت پول بیت المال، تربیت دانشمند برای نفع رساندن به کشور است. این یکی از آن بیست طرح است.
طرح دوم، طرح جذب نخبگان در دانشگاههاست؛ طرح شهید شهریاری که نخبگان را به شرط کسب حداقل 250 امتیاز از شاخصها، به کارگروههای ارزیابی علمی معرفی میکند و میتوانند برای جذب بهعنوان هیأت علمی به دانشگاههای مختلف معرفی شوند. تاکنون نزدیک به حدود 450 نفر از نخبگان طی پنج سال بهعنوان عضو هیأت علمی جذب دانشگاهها شدهاند، البته تعداد کسانی که توسط بنیاد صلاحیتشان احراز شده حدود 650 نفر است که ما امیدواریم با این مصوبه، مشکل این 200 نفر هم حل شود. ما سالانه براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی، باید به بیست درصد جذب نخبگان در دانشگاهها برسیم. این عدد حدود سالانه 200 نفر است که امیدواریم از سال آینده بتوانیم به این عدد برسیم.
طرح دیگری هم دارید؟
طرح سومی هم داریم با عنوان طرح شهید احمدیروشن. در این طرح، برای اینکه نخبگان هم با مسائل کشور آشنا شوند و هم بتوانند حل مسأله کنند، هستههای حل مسأله با عضویت یک استاد و هیأت علمی و 5 تا 10 نفر از نخبگان تشکیل شده و روی مسائل مختلف کار میکنند. هزینه حل این مسائل و مشکلات هم بهصورت 50 درصد از طرف بنیاد و 50 درصد از طرف متقاضی تأمین میشود. دوستانی که این طرح را با موفقیت سپری کنند، حائز امتیاز نخبگی خواهند شد. امسال 500 طرح حل مسأله را در کشور شروع کردیم که نسبت به سال گذشته حدود 200 مسأله بیشتر است. از این تعداد حدود دوسوم، متقاضی محور و یکسوم، مسائل مهم کشور و ناظر به آینده کشور است. یعنی حدود 350 طرح را دستگاهها در کل کشور (اعم از استانداریها و مراکز صنعتی و...) طرح کردهاند. برنامه ما برای سال آینده، رسیدن به 850 طرح است. اولین فایده این طرح آشنایی نخبگان با حل مسأله است. از طرف دیگر مسائل دستگاهها حل میشود. نکته سوم این است که شبکهسازی انجام میشود و این دوستان میتوانند بعداً شرکت دانشبنیان تأسیس کنند و همین فرایند را ادامه دهند و نکته آخر هم کسب امتیاز نخبگی توسط دانشجویان است که این امتیاز در تسهیلات مختلف بنیاد مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از مهمترین تسهیلات ما، طرح جایگزینی خدمت است که تحت عنوان طرح شهید صیاد شیرازی اجرایی میشود. دوستانی که در طرحهای بنیاد فعالیت میکنند و امتیاز نخبگانی کسب میکنند، در صورتی که سطح معینی از امتیازات را کسب کنند، میتوانند به جای دوره سربازی یک طرح پژوهشی در یکی از دستگاههای اجرایی کشور انجام دهند. این طرح بشدت مورد استقبال بوده و تا کنون حدود 20 هزار نفر در طول 10 سال گذشته از نخبگان کشور از این طرح استفاده کردهاند. این طرح محدودیت در حوزه مدرک تحصیلی هم ندارد و مربوط به دوران دانشآموختگی است.
با توجه به این بررسی مشکل اصلی نخبگان را چه می دانید؟
طبق بررسی ما، یکی از مهمترین مشکلات نخبگان شغل آنهاست. از طرف دیگر همه نمیتوانند از طریق طرح شهید شهریاری جذب هیأت علمی شوند. در دولت سیزدهم ما مصوبهای از هیأت دولت گرفتیم برای جذب نخبگان در دستگاههای اجرایی. در این طرح سالانه هزار نفر از نخبگان، شناسایی، توانمند و به دستگاههای اجرایی گسیل میشوند. در این طرح که با همکاری سازمان اداری و استخدامی کشور انجام میشود، تا کنون هزار نفر شناسایی و ارزیابی شخصی و شغلی شدهاند و الان در حال انجام فرایند توانمندسازی هستند و امیدواریم با کمک سازمان اداری و استخدامی در بدنه اجرایی کشور جذب شوند.
یکی دیگر از مهمترین مشکلات نخبگان، مسکن است. مخصوصاً در شهرهای بزرگ. در طرح هزار واحد مسکونی برای نخبگان، زمینهای دانشگاههایی که علاقهمند باشند در اختیار بنیاد ملی نخبگان قرار میگیرد و بنیاد به صورت مشارکتی منابع ساخت مسکن را تأمین میکند. در مرحله آخر خانههای ساخته شده بهصورت اجاره به شرط تملیک در اختیار نخبگان قرار میگیرد و زمین در تملک دانشگاه باقی میماند. این طرح هم امسال آغاز شده است و سالانه هزار واحد مسکونی ساخته خواهد شد. برای مثال در دانشگاه شریف، تا 500 واحد مسکونی پیشرفت کرده است، تخصیص زمین توسط هیأت امنای دانشگاه انجام شده، تفاهمات با شهرداری انجام شده و امیدواریم تا آخر امسال این طرح کلید بخورد.
طرح هزار دانشمند جوان، طرح هزار حل مسأله، طرح هزار واحد مسکونی برای نخبگان و طرح هزار استخدام، را در طرحی بهعنوان «طرح هزار» بنیاد ملی نخبگان نامگذاری کردهایم.
طرح بعدی، طرح توسعه توانمندیهای دانشجویان مستعد است با عنوان طرح شهید وزوایی که امسال حدود 4000 نفر از دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی را مورد حمایت قرار داده است. این دانشجویان، هر فعالیت علمی اعم از تألیف کتاب، تولید مقاله، حضور در شرکتهای دانشبنیان و... انجام دهند، به ازای فعالیتهای نخبگانی ایشان در طول سال، به ایشان کمک هزینه پرداخت میشود. شیوه شناسایی این گروه به اینگونه است که دانشجویان مقاطع مختلف در سامانه سینا ثبتنام و مدارک خود را بارگذاری میکنند. پس از ارزیابی کارشناسان بنیاد، اگر شخص به امتیاز لازم برسد، برگزیده طرح معرفی میشود. تقریباً از هر هزار نفر ثبتنامکننده در این طرح، یک نفر برگزیده میشود. این طرح هم مربوط به دوره دانشجویی است.
طرح دیگری داریم برای کسانی که دانشآموخته شدند و متقاضی تحصیل در دوره پسادکتری هستند. در این طرح که به نام شهید چمران مزین است، به دانش آموختگانی که دارای امتیاز نخبگانی باشند به مدت یک سال به اندازه حقوق یک استادیار پایهپژوهانه پرداخت میشود تا طرحی پژوهشی را به پیش ببرند.
طرح شهید آشتیانی، برای دوستانی که از طریق طرح شهید شهریاری عضو هیأت علمی شدهاند یا در کل هیأت علمی جوان هستند اجرایی میشود؛ این افراد اگر مراتب علمی را خوب در دانشگاه سپری کنند، گرندهای آغاز به کار دریافت میکنند تا بتوانند تجهیزات آزمایشگاهی خریداری کنند و هم پژوهانهای به ایشان پرداخت میشود که بتوانند طرحهای پژوهشی خود را به پیش ببرند. این طرح هم مربوط به دوران پس از جذب هیأت علمی ایشان است.
طرح دیگری تحت عنوان طرح استادان سرآمد داریم. اگر این اعضای هیأت علمی که در طرح شهید شهریاری جذب شدهاند به مرحله استادی برسند، حداقل دو دانشجوی پسادکتری در اختیار ایشان قرار میگیرند و ما در طرح علامه طباطبایی هزینههای ایشان را تقبل میکنیم تا به کارهای علمی بپردازند. در واقع ما در این طرح برای استادان سرآمد نیروی انسانی نخبه تأمین میکنیم.
در نهایت برای نخبگان کشور، طرح تکریم و الگوسازی را داریم که با تهیه کتاب و... سعی میکنیم شخص نخبه را به منطقه خودش بشناسانیم، جوایزی را در قالب یک همایش استانی یا ملی به وی اهدا کنیم و او را مورد تکریم قرار دهیم تا فرایند الگوسازی هم اتفاق بیفتد.
طرح شهید بابایی در قالب یک رویداد مسابقهای برای حل مسائل کشور توسط دانشجویان برگزار میشود. در این حالت ما یک مسأله را به مسابقه میگذاریم تا چندین گروه دانشجویی روی آن کار کنند و سه پیشنهاد و راه حل برتر که توسط هیأت داوران تشخیص داده میشوند، جایزه و امتیاز نخبگانی دریافت میکنند تا از طرحهایی مثل طرح مسکن و... استفاده کنند. این طرح هم که در یکی دو سال اخیر اجرا شده، مورد استقبال بوده است. مسائل را سازمانهای مختلف به ما پیشنهاد میدهند و ما در قالب رویداد شهید بابایی آنها را تعریف میکنیم و گروههای دانشجویی که بعضاً به 30 مورد هم میرسند، چند ماه روی آنها کار میکنند. طرح دیگری در حوزه استادان داریم که برگزیدگان طرح شهید شهریاری شامل آن میشوند. در طرح شهید بهشتی، چند استاد سرآمد یا اعضای هیأت علمی به حل مسائل مهم کشور میپردازند. در این طرح مسائل پیچیدهتر و سنگینتری مطرح میشود.
در طرح شهید طهرانی مقدم، اگر شرکتهای دانش بنیان، اعضای جامعه نخبگان کشور را بهعنوان اعضا بپذیرند، مورد حمایت قرار میگیرند و تا چندماه حقوق و بیمه این افراد نخبه توسط بنیاد ملی نخبگان تأمین میشود.
در همه این طرحها شناسایی نخبگان بهصورت خوداظهاری است؟
ما امسال از شناسایی منفعل به سمت شناسایی فعال حرکت میکنیم و در حال طراحی شیوهنامهها و روشهایی هستیم که خودمان به سراغ نخبگان برویم و آنها را مورد حمایت قرار دهیم، البته طبیعی است که بنیاد ملی نخبگان در سالهای اولیه تأسیس و شروع به کار افرادی را تحت پوشش دارد که خودشان ثبتنام میکنند. اما با توجه به اینکه تعداد زیادی از افراد وجود دارند که در بنیاد ثبتنام نکردهاند، تصمیم گرفتیم ما به سراغ آنان برویم. چه در سطح دانشجویی و چه در سطح دانشآموزی. این شیوهنامهها و روشها در حال طراحی است و نام آنها را روشهای فعال شناسایی گذاشتیم؛ یعنی به جای اینکه دانشآموز خودش بیاید و مراجعه کند، ما برویم و استعدادیابی را انجام دهیم و افراد را رصد کنیم و با این رصد، افراد مستعد را شناسایی کنیم.
پس میتوان گفت که شما چند درصد از نخبگان سطح جامعه را شناسایی نکردهاید؟
بانک اطلاعات ما الان 50هزار نفر نخبه و مستعد را در خود دارد، البته بجز جامعه دانشآموزی که گستردهتر است. پاسخ سؤال شما به تعریف استعداد برتر و نخبه در کشور ما و جهان بستگی دارد. با توجه به جمعیت هشتاد و پنج میلیون نفری کشور، اگر ما از هر هزار نفر یک نفر را نخبه بدانیم، 85 هزار نخبه و اگر از هر صد نفر یک نفر را نخبه بدانیم، هشتصد و پنجاه هزار نخبه در کشور وجود دارد. یکی از سیاستهای سند نخبگان که مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است، حرکت از عالی محدود به سمت خوب گسترده است. درست است که ممکن است افرادی که ما میتوانیم به آنها نخبه بگوییم، یعنی علاوه بر هوش و استعداد، تلاش کرده باشند و در کشور تأثیرگذار بوده باشند، چند هزار نفر بیشتر نباشند، اما کسانی که در این مسیر قرار دارند، شاید بیش از هشتصد و پنجاه هزار نفر باشند. در واقع بنیاد ملی نخبگان کل این زنجیره را تحت پوشش قرار داده است. نه فقط کسانی که به انتهای مسیر رسیدهاند. مرحوم آشتیانی یک نخبه بود، شهید طهرانی مقدم یک نخبه بود، علامه طباطبایی یک نخبه بود، اما کسانی که در این مسیر قرار دارند کم نیستند. ما تلاش داریم با حمایتهایی که انجام میدهیم (کمکهایی که از جنس توانمندسازی هستند نه اعانه) این افراد مسیر رشد و تعالی را طی کنند و به سمت اثربخشی و توانمند شدن حرکت کنند. اواخر، بنیاد تفاهمنامهای را نیز با وزارت کشور داشت که طی این تفاهمنامه وزارت کشور از طریق استانداریها، دستگاهها را ملزم کند که از پنج نفر نخبه بهعنوان مشاور استفاده کنند.
درباره آخرین وضعیت طرح شهاب در حوزه دانشآموزی نیز میگویید؟
در حوزه دانشآموزی، ما طرحی داریم تحت عنوان طرح شهاب که نیمه اول آن که شناسایی بوده انجام گرفته و نیم رخ استعدادی همه دانشآموزان پایههای چهارم و پنجم و ششم کشور بهصورت نامحسوس شناسایی شده و یک فرم استعدادی برای ایشان تهیه شده است و توانمندسازی این دانشآموزان به محض ورود به دوره متوسطه آغاز میشود. انتخاب اول ما برای پوشش این جامعه، ده درصد است. این طرح در 750 نقطه کشور اجرا میشود و در صورت اجرا، حدود دو درصد در سمپاد و یک و نیم درصد در مدارس غیردولتی یا نمونه مردمی است. لذا ما برای هفت درصد باقیمانده که به مراکز ویژه برای تربیت و تقویت استعدادها دسترسی ندارند برنامهریزی کردیم. برای تعدادی از اینها، کانونهای نخبه پرور دانشآموزی در کشور ایجاد میکنیم که امسال انشاءالله 250 کانون را در کشور شناسایی و حمایت میکنیم که در قالب بسیج، مساجد و مراکز فرهنگی، به برگزاری دورههای توانمندسازی دانشآموزان اقدام کنند. برای یک گروه دیگر که جزو مناطق کمتر برخوردار هستند یا جزو خانوادههای بیبضاعت هستند، طرح مشترکی با کمیته امداد داریم؛ یعنی دانشآموزانی که به نظر میرسد بهدلیل مشکلات مالی به کانونهای نخبه پرور مراجعه نمیکنند در این طرح از طریق تقاطعگیری دانشآموزان با لیست افراد تحت پوشش کمیته امداد شناسایی، حمایتها صورت میگیرد.
طرح دیگر ما در این حوزه، طرح مراجعه به خانواده و مناطق کمتربرخوردار است که با کمک ستاد اجرایی فرمان امام(ره) و بنیاد احسان انجام میشود و در این طرح، به خانوادههای بیبضاعت مراجعه شده و بستههای آموزشی در اختیار ایشان قرار میگیرد. اینگونه امیدواریم بخش مهمی از بچههای مستعد کشور را تحت پوشش قرار دهیم.
در واقع این بستهها صرفاً کمک آموزشی هستند؟
|این طرح در چهار ساحت است. در واقع ما این بسته را بسته فقط آموزشی نمیدانیم، بلکه بسته توانمندسازی فرهنگی-اجتماعی میدانیم. بحثهای رهبری، اخلاق اجتماعی و مسائل فرهنگی هم در کنار آموزش وجود دارد و توانمندی را از ابعاد مختلف مدنظر قرار دادهایم. معتقدیم بچههای این کشور هم از لحاظ علمی و هم از لحاظ فرهنگی-اجتماعی باید مورد حمایت قرار گیرند.
این بسته طراحی شده؟
بله. در حال رایزنی با بنیادهای مختلف هستیم. ما امسال این کار را شروع کردیم و انشاءالله نتایج آن را در سال آینده مشاهده خواهیم کرد. تا قبل از این، ما فقط هدایت و پشتیبانی و توانمندسازی را در مدارس سمپاد و نمونه مردمی دنبال میکردیم که آن طرح هم خیلی خوب است و باید در جای خود پیگیری شود، اما بهدلیل محدودیتهایی که مدارس سمپاد و نمونه مردمی دارند، بخشی از استعدادهای برتر به این مدارس راه پیدا نمیکنند که برای آنها طرح دوم را داریم و بخشی هم که به علت مشکلات مالی مراجعه نمیکنند که آنها را بهصورت ویژه در دستور کار قرار میدهیم. اینها طرحهای 1401 است که هنوز به خروجی نرسیدهاند، اما جزو طرحهای ذیل طرح شهاب هستند که برای دانشآموزان مستعد اجرایی خواهد شد. غیر از آن برای آشنایی دانشآموزان با پیشرفتهای کشور طرح ایران گشت را داریم که شامل بازدید دانشآموزان از مناطق صنعتی و... میشود.
این همان طرح پیشرفت و امید است؟
بله. در واقع قبل از این ما همین طرح را اجرا میکردیم و الان اسم آن را پیشرفت و امید گذاشتهاند. طرحهای ایران مرز پرگهر، ایران گشت، اردوهای پیشرفت و امید و... در واقع با هم تفاوت چندانی ندارند. در این راستا چند صد اردو در سال برگزار میشود.
چند سال است که این اردوها را برگزار میکنید؟
حدود هفت تا هشت سالی میشود اما رسانهای نشده. یکی از اتفاقاتی که اینجا افتاده، این بوده که بنیاد اصرار نداشته کار رسانهای کند. در دوره جدید بنا بر فرموده رهبری و مسئولان کشور، کارهای انجام شده را شفاف خواهیم گفت، نه پرگویی و نه کمگویی.
یعنی عملاً این نخبه علمی فقط نیست دیگر؟ نخبه فنی مهارتی است.
بله. اکنون درصدد توسعه مفهوم نخبگی به بحثهای صنعتی و کارآفرینی نیز هستیم که در حال آمادهسازی شیوهنامههای آن هستیم و بزودی اطلاعرسانی خواهد شد.
یک مصوبه دیگری هم از هیأت امنا گرفتیم و آن هم اینکه توان مردم وخیرین و افراد نیکاندیش را پای کار نخبگان بیاوریم. اکنون در 31 استان در حال ایجاد و راهاندازی مجمع خیرین نخبه پرور هستیم و با یاری اهالی همان استان به نخبگان همان استان کمک میکنیم در قالب سازمان مردم بنیاد تشکیل شوند.
در واقع اینها اصل مأموریتشان این است که از این طرحهای بیست گانه در حال اجرا حمایت مالی کنند. افرادی هستند که آدمهای متمول، خیر و واقف هستند و حاضرند منابعشان را در این راستا بیاورند.
آیا بنیاد ملی نخبگان نسبتی با سمپاد دارد؟
سمپاد سازمانی ذیل آموزش و پرورش است. ما هم عضو هیأت امنای آن هستیم اما چون آموزش و پرورش دارای مدارس مختلف است، این موضوع ابرپروژهای است و بهصورت جداگانه مدیریت میشود، منتها کسی که فرایند کلی را تمشیت میکند، بنیاد ملی نخبگان است.
منبع: روزنامه ایران
نظر دهید